217 . از بیهوده ـترین روزها ..

ساخت وبلاگ

گاهی وقتا حاضری تا صپ بیدار بمونی ، حاضری خودت غرق ِ سکوت و اعصاب خوردی باشی ، حاضری کلی حرف تو دلت نگه داری و واسه هیشکی نگی ، اما یه لحظه اخم و ناراحتی ـش رو نـبینی ..

+ " آنهایی که شبها دیرتر می خوابند ؛
یا حرفهای ناگفته ای دارند ،
یا حرف هایی که گفته اند

ولی خریداری نداشته .. "
217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 1:08

و مهربانی های ِ بی اندازه ❤

+ کاش زودتر برسَد تمامـ شدن ِ این انتظار ..
217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 1:08

تنهایی ِ شب ـها و گشت و گذار لا بہ لای ِ نورای ِ رنگی ِ مغازه ها ، وقتی تـ❤ـو کنارمـ نیستی دستمـ رو بگیری و شونہ بہ شونمـ بیای ، یعنی هجومـ ِ همون دلتنگی ـای ِ دوست نـداشتنی .. بی تو جایی شب ـاش قشنگ نیس ...

217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 71 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 8:00

میدونمـ شبا خیلی خسته ـست باید زود بخوابه . دارمـ سعی میکنمـ قبل ِ خواب کمتر نق بزنمـ . یه شبایی واقعاً خیلی خیلـــی دلمـ براش تنگ میشه .. چاره چیه .. باید صبر کنیمـ مشکلا حل بشه .. پتو رو میکشمـ رو سرمـ ، نفس ِ عمیق که اشکامـ نریزه و فقط یه جمله میگمـ : "خدایــــا شکرت"

217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 60 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 8:00

دلمـ تنگ شده واسه وقتایی که میشُد و میتونستی چندساعت پیشمـ باشی .. واسه بیرون رفتنای ِ تند تند صبح ـامون .. واسه اون آرامش ِ مطلق ِ زیاد بودنت .. واسه ناهارای ِ دونفریمون .. واسه خنده هامون ..


+ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرینَ / بقره . ۱۵۳
217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 63 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 8:00

قرار است بیایمـ و باشمـ .

ماندن ِ یکی دو روزی نه ، مداومـ ، پر از حس ـهای ِ خوب ِ‌ دوست داشتنی .


قرار است مثل ِ همیشه ثبت شوند .

دلتنگی ها ، غمـ ها ، لب ـخنـد ها   :)


با برنامه ریزی ِ جدید و روز شماری ِ رسیدن به ناب ـترین ها  !


217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : ازياء 215, نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:41

چندمین بار است که قرار شده کامنتی ها بسته شوند !  بخواهند و نخواهند زود قضاوت میکنند . از روی سلامت خوشی ِ دل و از خداحافظی ات غمـ .. این مردمـ تغییر کردنی نیستند ! من اما اگر این حرف های ِ گوشه گوشه ـشان توی ِ کامنت ها را نخوانمـ آرامـ ترمـ . خوشحالمـ که همه تا ته ِ ته ِ قضیه ی ِ حرف هایمـ را می گیرند ! ما جماعت ِ وب نویس ، لا به لای ِ همین حرف ها و کامنت های ِ نسنجیده بزرگ شده ایمـ ! خوشحال ترمـ که قرار است برگردمـ . آن همـ پاییز   بزودی هستمـ . عزاداری هاتون قبول . التماس ِ دعا این روزها ... 217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:41

این ـروزا افسردگی ِ عجیبی رو پشت ِ سر میذارم!

شاید اگه به هرکدومـ از نزدیکا، دوستا، خونواده و هرکسی نگاش بهمـ میوفته بگمـ باورش نشه.. اما این ـروزا، دقیقا همین روزایی که قرار بود شاخ ِ پاییز رو تنهایی بشکنمـ و امیدمـ ضربدر هزار بشه، درگیر افسردگی ِ دل ـرنجی هستمـ ..

خسته امـ و کلافه .. روزامـ به تغییر بزرگی احتیاج دارن . تغییری شبیه ِ بودن ِ تـ❤ـو ...

217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : دفتر 217 ازدواج,دفتر ازدواج 217 تهران,محضر ازدواج 217,دفترخانه 217 ازدواج,دفتر ازدواج 217 تبریز, نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:40

هردو دل ـتنگیـمـ و روزامون بیچاره ... 

217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : دفتر ازدواج 218,دفتر ازدواج 218 تهران,محضر ازدواج 218,دفترخانه ازدواج 218, نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:40

بود . درست نفس به نفسمـ . یه غافلگیری که این ـروزا بیشتر از هرچیز میخواستمش ❤ من پـُر شدمـ از تشکر و خواهش .. دستاش که تا وقتی تو دستامـ بود بهمـ آرامش میداد و سعی میکردمـ همه حسای ِ بد دنیا ازمـ دور بشن .. اما ماه ها دلتنگی توی ِ یه ساعت خلاصه نشد .. فکر زود رفتنت به هممـ میریخت .. * خدایا ؛ ممنون که اون لحظه وقتی داشتمـ بهت میگفتمـ "یعنی میشه الآن بیاد ، زنگ بزنه بگه بدو بیا" لبخندت به سمتمـ کشدار تــر شد و واسمون از اون بالاها خوشحالی آوردی. حکمتت ـو شکر . مهربونیت ـو شکر . صبرت ـو شکر . شـُکـــر .. * مرد روزای ِ همیشمـ ؛ ممنــــون * من ، دخترک ِ احساساتیت ، که ه 217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:40

این سستی ِ اراده نباید تو من باشه ..
باید دختر پـُر صبر و روزای ِ آرامش باشمـ ..
برنامه ریزی های ِ به همـ ریخته باید و باید منظمـ بشن ..
خدایـــا ؛ کمـــک مهربان ...
217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:40

بعد از عروسی دیشب تازه همدیگه رو دیدیمـ . اول میخواست بره اونور بشینه اما جاشو کنار خودمـ باز کردمـ اومد کنارمـ نشست . اولش صحبت ـامون خیلی آرومـ و در نهایت ِ معمولی بودن، از دانشگاه و روزای ِ هفتمون شروع شد ! چند دقیقه بعد رسیدیمـ به یاد کردن از گذشته ها و مرور خاطرات ِ بچگی و مدرسه و شیطنتامون ! اسمـ شیطنت که اومد بحثمون هیجانی شده بود . یکی اون میگفت ، یکی من . کل جمع خیره بودن رو ما دوتا که وسط تعریف کردنامون خودمون از خنده غش کرده بودیمـ . اونقد خندیده بودیمـ نمیتونستیمـ صاف بشینیمـ . همون موقع مامانش به مامانمـ گفت : اینقد باهمـ خوبن و حرف ِ نگفته دارن 217 . از بیهوده ـترین روزها .....
ما را در سایت 217 . از بیهوده ـترین روزها .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4deltangihaye-ati-708 بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 15:40